07:41

1404/05/15

سایت آنلاین نیوز

نجوم و اسطوره‌شناسی: از باورهای کهن تا کیهان‌شناسی مدرن

در این بخش به نقش زن در اسطوره‌های کیهانی پرداخته شد؛ جایی که چهره‌های زنانه چون الهه‌های آسمان، ماه و سرنوشت، تجسم نیروهای آفرینش و نظم کیهانی هستند. از الهه نوت در مصر تا نورن‌ها در اسکاندیناوی، زنان در اسطوره‌ها اغلب نماد پیوند زمین و آسمان، زایش و سرنوشت‌اند؛ و امروزه نیز این حضور در فرهنگ عامه، نجوم مردمی و حتی نقدهای فمینیستی از نگاه خشک علم کیهانی، بازتاب یافته است.

باورهای کهن تا کیهان‌شناسی مدرن

از زمانی که انسان برای نخستین بار به آسمان شب نگریست، سوالات بزرگی ذهن او را درگیر کرد: ستارگان چه هستند؟

چرا در آسمان حرکت می‌کنند؟

این نقاط نورانی چه پیامی دارند؟

از دل این نگاه کنجکاوانه، دو مسیر هم‌زمان شکل گرفت: یکی راه علم و دیگری راه اسطوره.

نجوم و اسطوره‌شناسی، در آغاز راهی واحد داشتند و ریشه‌هایی مشترک، اما با گذر زمان، به دو مسیر متفاوت رفتند.

این مقاله تلاشی‌ست برای بازخوانی این مسیر مشترک و بررسی ارتباط میان تخیل اسطوره‌ای و درک علمی از کیهان.

آسمان به‌عنوان بوم خیال انسان

ستارگان به‌مثابه خدایان و ارواح

در تمدن‌های کهن، آسمان چیزی بیش از فضایی پرستاره بود.

هر ستاره نمادی از نیرویی الهی یا روحی درگذشته تلقی می‌شد.

برای مثال، در میان‌رودان، سیاره مشتری با «مردوک» خدای بزرگ بابل هم‌ذات پنداری می‌شد.

در مصر باستان، ستارهٔ شب‌تاب «سیریوس» نماد ایزدبانوی ایزیس بود و طلوع سالانه‌اش خبر از آمدن سیلاب نیل می‌داد.

صورت‌های فلکی؛ نقش‌مایه‌های اسطوره‌ای

صورت‌های فلکی، نمونه‌ای بارز از پیوند اسطوره و نجوم‌اند.

«شکارچی اوریون» در اسطوره‌های یونانی، قهرمانی‌ست که پس از مرگ، به آسمان فرستاده شد.

این روایت همزمان هم یک افسانه است و هم توضیحی برای چینش خاص ستارگان.

در چین باستان، صورت فلکی «اژدهای آسمانی» نشان‌دهنده نظم امپراتوری و قدرت کیهانی بود.

زمان، تقویم و کیهان مقدس

تمدن‌های کهن با استفاده از رصد ستارگان، تقویم‌هایی ساختند که دربردارنده چرخه‌های آیینی، کشاورزی و مذهبی بودند.

تقویم مایاها یکی از نمونه‌های پیشرفته این نوع کیهان‌نگری‌ست که باور به تکرار چرخه‌های کیهانی را با مفاهیم آخرالزمانی درمی‌آمیخت.

کیهان در آیینه اسطوره

کیهان‌زایی اسطوره‌ای

اغلب تمدن‌ها داستانی برای «خلقت آسمان» دارند.

در اسطوره نورس‌ها، «یمیر» غول نخستین، پس از مرگش بدنش به زمین، خونش به دریا و جمجمه‌اش به آسمان تبدیل شد.

در اسطوره‌های هندی، جهان از بدن «پورو‌شا» پدید آمد.

بیشتر بخوانید  نانوپزشکی برای ترمیم بافت‌های انسانی: چگونه نانو ذرات می‌توانند در ترمیم بافت‌های آسیب‌دیده یا پیوند اعضای بدن استفاده شوند؟

این دیدگاه‌ها به شکلی شاعرانه و نمادین به پرسش پیدایش پاسخ می‌دهند.

محور جهان و نظم کیهانی

مفهوم «محور کیهان» یا Axis Mundi در بسیاری از فرهنگ‌ها یافت می‌شود.

در اسطوره‌های ایرانی، کوه البرز مرکز جهان و پل ارتباطی میان زمین و آسمان است.

در افسانه‌های اسکاندیناوی، درخت مقدس «یگدراسیل» نقش ستون کیهان را بازی می‌کند.

این نمادها، تصویری از نظمی کیهانی‌اند که هر چیز در جای خود قرار دارد.

انتقال از اسطوره به علم

اخترشناسی در بستر باورهای مذهبی

در آغاز، علم نجوم در خدمت مذهب بود.

اخترشناسان در مصر و بابل، با محاسبه موقعیت ستارگان، زمان برگزاری آیین‌ها و جشن‌ها را تعیین می‌کردند.

حتی در قرون وسطی، رصد آسمان بخشی از علوم دینی تلقی می‌شد.

دوران انقلاب علمی؛ گسست از اسطوره

با آغاز رنسانس و ظهور چهره‌هایی چون کوپرنیک، کپلر و گالیله، نگاهی نو به کیهان پدید آمد.

دیگر زمین مرکز جهان نبود. خورشید به مرکز منظومه تبدیل شد.

این تحولات، اگرچه علمی بودند، اما در نگاه مردم زمانه، طغیان علیه باورهای مقدس محسوب می‌شدند.

اسطوره‌زدایی یا اسطوره‌سازی نوین؟

گرچه علم اسطوره‌ها را کنار زد، اما زبان استعاره را کاملاً فراموش نکرد.

در نظریه‌هایی چون «بیگ بنگ»، یا مفاهیم «ماده تاریک» و «انرژی تاریک»، همچنان رگه‌هایی از رازآلودگی و خیال دیده می‌شود.

آیا اینها اسطوره‌های علمی دوران ما نیستند؟

کیهان در فرهنگ معاصر

فیلم، ادبیات و بازگشت به اسطوره

در فیلم‌هایی چون Interstellar یا 2001: A Space Odyssey، ما با ترکیبی از علم، اسطوره و فلسفه روبه‌رو می‌شویم.

مفاهیم همچون سیاه‌چاله‌ها، زمان‌پریشی و سفر میان‌ستاره‌ای، به‌مثابه دروازه‌هایی به ناشناخته‌ها تصویر می‌شوند.

طالع‌بینی و بازمانده‌های اسطوره‌ای

با وجود پیشرفت‌های علمی، طالع‌بینی هنوز محبوب است.

بسیاری مردم به تأثیر ستارگان بر سرنوشت خود باور دارند.

این پدیده نشان می‌دهد که نیاز به معنا، راز، و روایت هنوز در بشر زنده است، حتی در دل دنیای مدرن.

بیشتر بخوانید  فناوری‌های سبز در صنعت مد: چگونه استفاده از مواد بازیافتی و فرآیندهای کم‌انرژی می‌تواند صنعت مد را به سمت پایداری هدایت کند؟

نجوم مردمی و نقش فرهنگ عامه

برنامه‌هایی مثل Cosmos یا فعالیت‌های ناسا در شبکه‌های اجتماعی، نجوم را دوباره به زبان روایت و قصه نزدیک کرده‌اند.

علم با تصویرسازی و داستان‌گویی، راهی تازه برای ارتباط با مخاطب یافته است.

بازاندیشی در مرز خیال و واقعیت

آیا علم بدون اسطوره ممکن است؟

اگرچه علم مدرن به روش تجربی و اثبات‌پذیری متکی‌ست، اما در عمیق‌ترین لایه‌های خود، به تخیل نیاز دارد.

«آلبرت اینشتین» زمانی گفت: «تخیل از دانش مهم‌تر است.»

مفاهیمی چون «جهان‌های موازی» یا «چندجهانی»، نخست در قلمرو خیال زاده شدند و سپس به مدل‌های علمی بدل گشتند.

بازگشت به ریشه‌ها

در دل علم کیهان‌شناسی، پرسش‌های بنیادینی وجود دارد: چرا جهان وجود دارد؟

آیا آغازی داشته؟

پایانی دارد؟

این سوالات همان‌هایی هستند که اجداد ما در قالب اسطوره بدان‌ها پاسخ می‌دادند.

پس شاید ما بیش از آنکه فکر کنیم، به آن‌ها نزدیکیم.

کیهان به‌مثابه آینه ذهن بشر

چه در اسطوره‌های اولیه و چه در نظریه‌های کوانتومی، کیهان انعکاسی از ذهن انسان است.

ما از ستارگان چیزهایی می‌خواهیم که به ما معنا بدهند، جهت بدهند، و شاید آرامش.

از همین رو، نگاه به آسمان همچنان یکی از انسانی‌ترین اعمال است.

زن، آسمان و کیهان – چهره‌های زنانه در اسطوره‌های کیهانی

الهه‌های آسمانی در اسطوره‌های باستان

از دوران باستان، چهره‌های زنانه نقش پررنگی در توصیف آسمان و نیروهای کیهانی داشته‌اند.

در مصر باستان، ایزدبانوی «نوت» آسمان را تجسم می‌کرد.

او بدنش را برفراز زمین خم می‌کرد و ستارگان درون جسم او می‌درخشیدند.

این تصویر نشان‌دهنده زن به‌مثابه مادر کیهان است؛ زاینده، محافظ، و رازآلود.

ماه و چهره‌های زنانه

ماه در بسیاری از فرهنگ‌ها با زن هم‌ذات‌پنداری شده است.

در اسطوره‌های یونان، «سلنه» الهه ماه بود، و در ژاپن «تسوکی‌یومی» ایزدبانوی ماه.

بیشتر بخوانید   استخراج منابع از سیارک‌ها: اقتصاد فضایی آینده – بررسی فناوری‌های پیشرفته برای استخراج مواد معدنی از سیارک‌ها

حتی در افسانه‌های ایرانی نیز ماه اغلب با ویژگی‌های زنانه همچون زیبایی، احساسات، تغییرپذیری و رمزآلودگی همراه بوده است.

چرخه ماه، هم‌تراز با چرخه زیستی زنان تلقی می‌شده و از این‌رو ماه، استعاره‌ای از طبیعت زنانه بوده است.

کیهان‌شناسی و قدرت زنانه

در برخی اسطوره‌ها، زن نه تنها عنصری زیبا و شاعرانه، بلکه عنصری کیهانی و تعیین‌کننده سرنوشت است.

در اسطوره‌های اسکاندیناوی، سه زن به نام‌های «نورن‌ها» مسئول تعیین سرنوشت انسان‌ها و خدایان‌اند.

آنان از آب چاه خرد جهان تغذیه می‌کنند و تارهای سرنوشت را می‌تنند؛ همچون تارهایی که ستارگان را به هم وصل می‌کند.

زن در نجوم مردمی و فرهنگ معاصر

امروزه هم ردپای این پیوند را در فرهنگ عامه می‌بینیم.

ستاره‌هایی چون «ونوس» هنوز به نام الهه‌های زنانه خوانده می‌شوند.

در ادبیات علمی-تخیلی، زنان فضانورد، مادران نسل بشر آینده یا نمادهای خرد کیهانی معرفی می‌شوند.

شخصیت‌هایی چون «دکتر رایان» در فیلم Gravity یا «لی‌لو» در فیلم The Fifth Element چهره‌هایی نوین از زن در نقش واسطه میان زمین و آسمان‌اند.

تأملی زنانه در کیهان

برخی متفکران فمینیست معتقدند که علم نجوم مدرن، بیش از اندازه مردمحور و مکانیکی بوده و نیازمند نگاهی شاعرانه‌تر، زنانه‌تر و جامع‌تر به کیهان است؛ نگاهی که در آن کیهان نه فقط ماشین، بلکه موجودی زنده، پوینده و پیونددهنده‌ی معناها باشد.

در نهایت، تاریخ نجوم نه تنها تاریخ علم، بلکه تاریخ تخیل، نمادسازی و معناجویی بشر است.

از داستان‌های کهن درباره خدایان آسمانی گرفته تا نظریه‌های علمی درباره انبساط کیهان، پیوندی درونی میان اسطوره و علم برقرار بوده است.

امروز، در حالی‌که تلسکوپ‌ها مرزهای کیهان را می‌کاوند، هنوز هم پرسش‌هایی داریم که بیش از آنکه پاسخی علمی بخواهند، پاسخی انسانی می‌طلبند.

اسطوره‌ها شاید دیگر نقش علمی نداشته باشند، اما همچنان به ما می‌آموزند که چگونه از حیرت‌زدگی در برابر جهان، زیبایی و معنا بیافرینیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *