بیشتر افراد در زندگی روزمره خود با دو نوع روند خواب مواجه شدهاند: افرادی که ترجیح میدهند شبها بیدار بمانند و روزها دیر از خواب بیدار شوند و کسانی که به طور طبیعی ساعتهای اولیه صبح را به بیداری ترجیح میدهند.
این تفاوتها نه تنها در انتخاب سبک زندگی، بلکه در عملکردهای فیزیولوژیکی و روانی انسانها نیز اثر میگذارد.
اما چرا این تفاوتها وجود دارند؟ آیا این اختلافات به رفتارها و انتخابهای فردی مربوط است، یا به طور عمیقتری به ژنتیک و ساعت داخلی بدن وابستهاند؟
پاسخ به این سوال پیچیده است و به مطالعهی ساعت داخلی بدن، که به آن ریتم شبانهروزی یا سیرکادین (Circadian Rhythm) گفته میشود، مربوط است.
این ریتم در بدن همه انسانها وجود دارد و بهطور طبیعی بدن را به پیروی از الگوهای مشخص خواب و بیداری هدایت میکند.
اما در برخی افراد، این ساعت درونی به گونهای تنظیم میشود که آنها تمایل دارند شبها بیدار بمانند و در دیگران، این ساعت باعث میشود که آنها صبحها زود بیدار شوند.
در این مقاله، قصد داریم به بررسی علل ژنتیکی و فیزیولوژیکی این تفاوتها بپردازیم و توضیح دهیم که چرا بعضی افراد شبزندهدار هستند و برخی سحرخیز.
ساعت داخلی بدن: چیستی و عملکرد
ساعت داخلی بدن یا ساعت بیولوژیک (Biological Clock) یک سیستم پیچیده است که فرآیندهای مختلف بدن را بر اساس چرخه ۲۴ ساعته تنظیم میکند.
این ساعت به طور عمده در نواحی خاصی از مغز به نام هسته فوقخالص (SCN) که در هیپوتالاموس قرار دارد، تنظیم میشود.
هسته SCN به عنوان “مرکز کنترل ساعت بیولوژیک” عمل میکند و از طریق دریافت سیگنالهای نوری از چشم، بدن را به حالتهای مختلف خواب و بیداری هدایت میکند.
این ساعت داخلی نه تنها در انسانها، بلکه در تمام موجودات زنده وجود دارد.
در واقع، ریتم شبانهروزی به تنظیم بسیاری از عملکردهای فیزیولوژیکی مانند خواب، درجه حرارت بدن، فشار خون و حتی هورمونها کمک میکند.
به طور خاص، هورمون ملاتونین که به عنوان “هورمون خواب” شناخته میشود، در شب افزایش مییابد و باعث ایجاد حس خوابآلودگی میشود.
تفاوتهای ژنتیکی در ریتمهای شبانهروزی
نکتهی جالب توجه این است که ساعت داخلی بدن به طور قابل توجهی تحت تأثیر ژنتیک قرار دارد.
برخی افراد بهطور طبیعی شبزندهدار هستند و تمایل دارند شبها بیدار بمانند و روزها خواب باشند، در حالی که برخی دیگر از شبها بهطور خودکار به خواب میروند و صبحها بسیار زود بیدار میشوند.
این تفاوتها ریشه در ترکیبهای ژنتیکی متفاوتی دارند که نحوه تنظیم ساعت داخلی بدن هر فرد را مشخص میکنند.
بررسیها نشان دادهاند که ژنهای خاصی مسئول تنظیم این ریتمهای شبانهروزی هستند.
مهمترین این ژنها شامل Per1، Per2، Cry1 و Cry2 هستند که در تنظیم خواب و بیداری نقش دارند.
این ژنها از طریق تأثیر بر فعالیت پروتئینهای خاص، ریتم شبانهروزی بدن را تحت کنترل دارند.
ژنتیک شبزندهداری: افرادی که شبزندهدار هستند، معمولاً دارای جهشهای خاصی در این ژنها هستند که باعث میشود ریتم شبانهروزی بدن آنها کمی دیرتر از حد معمول شروع شود.
این افراد ممکن است تمایل بیشتری به انجام فعالیتها در شب داشته باشند و به راحتی صبحها دیر بیدار شوند.
ژنتیک سحرخیزی: برعکس، افرادی که سحرخیز هستند، ژنهای خاصی دارند که باعث میشود ریتم شبانهروزی آنها سریعتر از حد معمول تنظیم شود.
این افراد به طور طبیعی زودتر از خواب بیدار میشوند و عملکردهای فیزیولوژیکی بدن آنها در ساعات ابتدایی روز به اوج خود میرسد.
نقش نور و محیط در تنظیم ساعت داخلی بدن
علاوه بر عوامل ژنتیکی، نور طبیعی محیط نیز تأثیر زیادی بر تنظیم ساعت داخلی بدن دارد.
نور بهویژه نور آبی که از صفحه نمایشهای دیجیتال و نور خورشید ساطع میشود، میتواند تأثیر زیادی بر فعالیت ساعت بیولوژیک مغز داشته باشد.
نور صبحگاهی باعث میشود که ساعت داخلی بدن تنظیم شده و فرد احساس بیداری کند، در حالی که نور شبانه به خوابیدن کمک میکند.
نور صبحگاهی: کسانی که به طور طبیعی تمایل دارند صبحها زود بیدار شوند، معمولاً نسبت به نور صبح حساستر هستند.
این افراد ممکن است در معرض نور طبیعی قرار گرفتن، به سرعت از خواب بیدار شوند و برای بیداری احساس شادابی بیشتری داشته باشند.
نور شبانه: برای شبزندهدارها، نور آبی از صفحههای دیجیتال میتواند مغز را فریب دهد تا مانند روز بیدار بمانند.
به همین دلیل، افرادی که شبها تمایل دارند بیشتر بیدار بمانند، ممکن است به نور شبانه نیاز داشته باشند تا مغزشان پیام بیداری دریافت کند.
تأثیرات اجتماعی و روانی: چالشهای شبزندهداری و سحرخیزی
اگرچه تفاوتهای ژنتیکی و نور طبیعی محیط تأثیر زیادی بر رفتارهای شبانهروزی افراد دارند، اما عوامل اجتماعی نیز در این زمینه نقش بسیار مهمی ایفا میکنند.
جامعهی مدرن، بهویژه در جوامع صنعتی، تمایل به داشتن ساعات کاری مشخص و در دسترس بودن خدمات در ساعات خاص، باعث شده است که بسیاری از افراد شبزندهدار مجبور به سازگاری با یک برنامه زمانی استاندارد و سحرخیز شوند.
چالش شبزندهداری: شبزندهدارها ممکن است به دلیل نیاز به انجام فعالیتهای روزانه در صبح، مانند کار یا مدرسه، احساس فشار و استرس کنند.
این افراد ممکن است با مشکلاتی مانند خواب ناکافی، اضطراب و عدم بهرهوری مواجه شوند.
چالش سحرخیزی: سحرخیزها، بهویژه کسانی که نمیتوانند برنامهی زمانی خود را با ساعتهای روز تطبیق دهند، ممکن است دچار احساس کسالت یا بیحوصلگی در طول روز شوند.
این افراد ممکن است در هنگام شب برای انجام فعالیتهای دلخواه خود با محدودیت زمان مواجه شوند.
ساعت بیولوژیک و بیماریهای مرتبط
تحقیقات نشان داده است که عدم همراستایی ساعت داخلی بدن با نیازهای اجتماعی و کاری، میتواند به مشکلات بهداشتی و روانی منجر شود.
این شرایط میتواند شامل اختلالات خواب مانند بیخوابی، اختلالات اضطرابی، افسردگی، کاهش عملکرد شناختی و حتی مشکلات قلبی باشد.
افرادی که ریتم شبانهروزی بدنشان بهطور مداوم دچار اختلال میشود، ممکن است بیشتر در معرض ابتلا به بیماریهای مزمن قرار گیرند.
اختلالات ریتم شبانهروزی: تغییرات مداوم در الگوی خواب و بیداری که بهطور مثال در شیفتهای کاری شبانه یا سفرهای بین زمانی رخ میدهد، میتواند موجب اختلالاتی در سیستمهای داخلی بدن شود.
این اختلالات میتوانند باعث کاهش کیفیت زندگی، افزایش خطر بیماریهای قلبی و سکته، و همچنین اختلالات هورمونی شوند.
راهحلها و مشاوره برای بهبود سازگاری با ساعت داخلی
برای افرادی که با چالشهایی در تنظیم ساعت داخلی بدن خود مواجه هستند، روشهای مختلفی برای بهبود سازگاری وجود دارد:
تنظیم برنامه خواب منظم: پیروی از یک برنامه منظم خواب و بیداری میتواند به ساعت بیولوژیک بدن کمک کند تا تنظیم شود و فرد بتواند از خواب با کیفیت بیشتری بهرهبرداری کند.
استفاده از نور طبیعی: در صورتی که فرد در یک برنامه سحرخیزی قرار دارد، قرار گرفتن در معرض نور صبحگاهی میتواند به تنظیم ساعت داخلی بدن کمک کند.
استفاده از تکنیکهای آرامش: برای شبزندهدارها، تکنیکهایی مانند یوگا، مدیتیشن و تمرینهای تنفسی میتواند به کاهش استرس و بهبود کیفیت خواب کمک کند.
در نهایت، تفاوتهای فردی در تمایل به شبزندهداری یا سحرخیزی اساساً ریشه در ترکیبهای ژنتیکی و تنظیمات ساعت داخلی بدن دارند.
این ساعت بیولوژیک نه تنها بر خواب و بیداری بلکه بر بسیاری از فرآیندهای فیزیولوژیکی بدن تأثیر میگذارد.
با این حال، عوامل اجتماعی و محیطی نیز میتوانند نقش مؤثری در رفتارهای شبانهروزی افراد ایفا کنند.
درک این تفاوتها و سازگاری با آنها میتواند به بهبود سلامت روانی و جسمی کمک کرده و کیفیت زندگی را افزایش دهد.